- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا لبش در نظرم میگذرد آبگشتن ز سرم میگذرد
2 فصل گل منفعلم باید ساخت ابر بی چشم ترم میگذرد
3 زین گذرگه به کجا دل بندم هرچه را مینگرم میگذرد
4 در بغل نامهٔ عتقا دارم خبرم بیخبرم میگذرد
5 حلقه شد قامت و محرم نشدم عمر بیرون درم میگذرد
6 جادهٔ پیسپر تسلیمم هر چه آید به سرم میگذرد
7 ششجهت غلغل صور است اما همه در گوش کرم میگذرد
8 مژهای باز نکردم هیهات پر زدن زیر پرم میگذرد
9 موج اینبحر نفس راست نکرد به وطن در سفرم میگذرد
10 هر طرف سایهصفت میگذرم یک شب بیسحرم میگذرد
11 کاش با یأس توان ساخت چو بید بیبری هم ز برم میگذرد
12 دل ندانم به کجا میسوزد دود شمعی ز سرم میگذرد
13 خاکم امروز غبارانگیز است پستی از بام و درم میگذرد
14 کاروان الم و عیش کجاست من ز خود میگذرم میگذرد
15 چند چون شمع نگریم بیدل انجمن از نظرم میگذرد