1 بتاقند مکرر پنج قسم است که با لعلت به دشنامی نیرزد
2 «سلیمان » و «فانیذ» است و «ابلوج » چهارم «سنجری » پنجم «تبرزد»
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 مرا وزارت عدلیه از نخستین بار ندید قابل شفقت نخواند لایق کار
2 چرا که فاقد هر شرط و جامع هر خلف بدم که آدمیم من نه گرگ آدم خوار
1 مزینیه، کنون رونقی دیگر دارد که از سعادت اولاد خود خبر دارد
2 مزینیه چو سیمرغ عنبرین پر و بال هزار بیضه زرین بزیر پر دارد
1 شاه از تبار خویش وزیر اختیار کرد وین اختیار نیک، شه بخت یار کرد
2 بنیاد ملک روی به سستی نهاده بود زین اختیار پایه ملک استوار کرد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به