-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر سر من نامده است از تو جفاجوی تر در همه عالم توئی از همه بدخویتر
2 گیر که من نیستم هم ز خود انصاف ده تا به جهان کس شنید از تو جفاجوی تر
3 هستی خورشید حسن لاجرم از وصل تو هرکه به نزدیک تر از تو سیه روی تر
4 گفتم هستی چو گل هم خوش و هم بیوفا لیک نگفتم که هست گل ز تو خوشبویتر
5 بود گناه من آنک با تو یگانه شدم نیست مرا ز آب چشم هیچ گنهشویتر
6 تا دل من سوی توست بارگه صبر من هست به کوی عدم بلکه از آنسویتر
7 در صف عشاق تو کمتر خاقانی است لیک به وصف تو در، اوست سخنگویتر