مدتی شد دل گمگشته نیامد از حکیم سبزواری غزل 106

حکیم سبزواری

آثار حکیم سبزواری

حکیم سبزواری

مدتی شد دل گمگشته نیامد خبرش

1 مدتی شد دل گمگشته نیامد خبرش یا رب از چرخ جفا پیشه چه آمد بسرش

2 عهد کردم که بروبم بمژه میکدهها گر غریبم بسلامت برسد از سفرش

3 ای صبا گر روی از خطهٔ چین زلفش پرسش دل بنما بلکه بیابی اثرش

4 حال دل عرضه نمائید بر پیر مغان تا مگر یاد کند وقت دعای سحرش

5 بامیدی که سفر کردهام آید روزی دمبدم آب زند چشم ترم رهگذرش

6 تا که اسرار بیابد دل گمگشتهٔ خویش کرده نذر سگ گوئی همه لخت جگرش

عکس نوشته
کامنت
comment