- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مدتی شد دل گمگشته نیامد خبرش یا رب از چرخ جفا پیشه چه آمد بسرش
2 عهد کردم که بروبم بمژه میکدهها گر غریبم بسلامت برسد از سفرش
3 ای صبا گر روی از خطهٔ چین زلفش پرسش دل بنما بلکه بیابی اثرش
4 حال دل عرضه نمائید بر پیر مغان تا مگر یاد کند وقت دعای سحرش
5 بامیدی که سفر کردهام آید روزی دمبدم آب زند چشم ترم رهگذرش
6 تا که اسرار بیابد دل گمگشتهٔ خویش کرده نذر سگ گوئی همه لخت جگرش