-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سپیده دم بدمید و سپیده میساید که ویس روز رخ خویش را بیاراید
2 غلام روز دلم کو به جای صد سالست سپیده چهره دل را به کار میناید
3 سپیدی رخ این دل سپیدها بخشد که طاس چرخ حواشیش را نپیماید
4 سپیده را چو فروشست شب به آب سیاه رخ عجوزه دنیا ببین چه را شاید
5 بده عجوزه زراق را هزار طلاق دم عجوزه جوانیت را بفرساید
6 بران تو دیو ز خود پیش از آنک دیو شوی وگر نه من خمشم عن قریب بنماید