مرا گویی از جلال الدین محمد مولوی غزل 1517

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

مرا گویی که رایی من چه دانم

1 مرا گویی که رایی من چه دانم چنین مجنون چرایی من چه دانم

2 مرا گویی بدین زاری که هستی به عشقم چون برآیی من چه دانم

3 منم در موج دریاهای عشقت مرا گویی کجایی من چه دانم

4 مرا گویی به قربانگاه جان‌ها نمی‌ترسی که آیی من چه دانم

5 مرا گویی اگر کشته خدایی چه داری از خدایی من چه دانم

6 مرا گویی چه می جویی دگر تو ورای روشنایی من چه دانم

7 مرا گویی تو را با این قفس چیست اگر مرغ هوایی من چه دانم

8 مرا راه صوابی بود گم شد ار آن ترک ختایی من چه دانم

9 بلا را از خوشی نشناسم ایرا به غایت خوش بلایی من چه دانم

10 شبی بربود ناگه شمس تبریز ز من یکتا دو تایی من چه دانم

عکس نوشته
کامنت
comment