- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گوئیی کز عشق او یک شهر جان افشاندهاند زر و سر بر عشوهٔ آن عشوهدان افشاندهاند
2 بر امیدی کز شکر سازد لبش تسکین جان هم گلاب از دیده و هم ناردان افشاندهاند
3 آسمان پل بر سر آن خاکیان خواهد شکست کاب روی اندر ره آن دلستان افشاندهاند
4 کم ز مرغ نامه آور نیست نزد بیدلان یاسج ترکان غمزهش کز کمان افشاندهاند
5 سوزن عیسی میانش رشتهٔ مریم لبش رومیان زین رشک زنار از میان افشاندهاند
6 عشق بازان رخش خاقانی آسا عقل و جان پیش تخت بوالمظفر اخستان افشاندهاند