1 گردِ تو درآمده چنین دریایی تو راه به یک قطره نبردی جایی
2 دانی که درین عالم پر سر چونی چون در چمن بهشت نابینایی
1 مفشان سر زلف خویش سرمست دستی بر نه که رفتم از دست
2 دریاب مرا که طاقتم نیست انصاف بده که جای آن هست
1 تو را در ره خراباتی خراب است گر آنجا خانهای گیری صواب است
2 بگیر آن خانه تا ظاهر ببینی که خلق عالم و عالم سراب است
1 آن نه روی است ماه دو هفته است وان نه قد است سرو برفته است
2 پیش ماه دو هفتهٔ رخ تو ماه و خورشید طفل یک هفته است
1 ترا در علم معنی راه دادند بدستت پنجهٔ الله دادند
2 ترا از شیر رحمت پروریدند براه چرخ قدرت آوریدند