روزگاریست که سودایِ بتان از حافظ شیرازی غزل 52

حافظ شیرازی

آثار حافظ شیرازی

حافظ شیرازی

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.

روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است

1 روزگاریست که سودایِ بتان دینِ من است غمِ این کار نشاطِ دلِ غمگینِ من است

2 دیدنِ رویِ تو را دیدهٔ جان بین باید وین کجا مرتبهٔ چشمِ جهان بینِ من است؟

3 یارِ من باش که زیبِ فلک و زینتِ دهر از مه روی تو و اشکِ چو پروینِ من است

4 تا مرا عشقِ تو تعلیمِ سخن گفتن کرد خلق را وردِ زبان مدحت و تحسینِ من است

5 دولت فقر خدایا به من ارزانی دار کاین کرامت سببِ حشمت و تمکینِ من است

6 واعظِ شَحنه شناس این عظمت گو مفروش زان که منزلگهِ سلطان، دلِ مسکینِ من است

7 یا رب این کعبهٔ مقصود تماشاگه کیست؟ که مغیلانِ طریقش گل و نسرینِ من است

8 حافظ از حشمتِ پرویز دگر قصه مخوان که لبش جرعه کش خسرو شیرین من است

معنی شعر:

در آتش عشق عزیزی می سوزی و گدازی و افسرده و رنجور شده ای. تنها با ثبات قدم، جهد و پایداری، سعی و کوشش، استوری و مقاومت و صبر به مقصود خواهی رسید.

عکس نوشته
کامنت
comment
حافظ شیرازی

آثار حافظ شیرازی

برای دریافت فال حافظ و تفسیر دقیق اشعار حافظ، به فال حافظ شیرازی با تفسیر مراجعه کنید و از خدمات ما بهره‌مند شوید.