سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

دردیست درد عشق که هیچش از سعدی شیرازی غزل 114

غزل 114 ام از 1930 غزلیات

دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست

1 دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست گر دردمند عشق بنالد غریب نیست

2 دانند عاقلان که مجانین عشق را پروای قول ناصح و پند ادیب نیست

3 هر کو شراب عشق نخورده‌ست و درد درد آنست کز حیات جهانش نصیب نیست

4 در مشک و عود و عنبر و امثال طیبات خوشتر ز بوی دوست دگر هیچ طیب نیست

5 صید از کمند اگر بجهد بوالعجب بود ور نه چو در کمند بمیرد عجیب نیست

6 گر دوست واقفست که بر من چه می‌رود باک از جفای دشمن و جور رقیب نیست

7 بگریست چشم دشمن من بر حدیث من فضل از غریب هست و وفا در قریب نیست

8 از خنده گل چنان به قفا اوفتاده باز کو را خبر ز مشغله عندلیب نیست

9 سعدی ز دست دوست شکایت کجا بری هم صبر بر حبیب که صبر از حبیب نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست

شاعر شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست سعدی شیرازی می باشد.

شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست چیست ؟

قالب شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست غزل است

مضمون اصلی شعر دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر