عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی

عبدالقادر گیلانی
عبدالقادر گیلانی

خوش آن غوغا که من خود از عبدالقادر گیلانی غزل 52

غزل 52 ام از 74 غزلیات

خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم

1 خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم تو سوی خلق می‌دیدی و من سوی تو می‌دیدم

2 نمی‌دانم مرا می‌آزمایی یا شدی بدخو که آن حالت نمی‌بینم که از خوی تو می‌دیدم

3 اگر در باغ رضوان خویش را بینم چنان نبود که شب در خواب خود را بر سر کوی تو می‌دیدم

4 فدایت این زبان، جانم به یادت هست پیش از آن که صد دشنام می‌دادی چو بر روی تو می‌دیدم

5 عجب نبود اگر با عاشق خود سرگران بودی که صید بسته با هر موی گیسوی تو می‌دیدم

6 به یادم آمد ای محیی که چون بر خاک افتادی به هرجا سایه‌ای افتاده از بوی تو می‌دیدم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم

شاعر شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم چه کسی است ؟

شاعر شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم عبدالقادر گیلانی می باشد.

شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم چیست ؟

قالب شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم غزل است

مضمون اصلی شعر خوش آن غوغا که من خود را به پهلوی تو می‌دیدم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ, می‌نوشی است.