-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمریست بهصحرای طلب عجز دراییم چون اشک روانیم و همان آبله پاییم
2 از حیرت قانون نفس هیچ مپرسید در رشتهٔ سازی که نداریم صداییم
3 تحقیق در آیینهٔ ما شبهه فروشست از بسکه سرابیم چنین دور نماییم
4 چون نخل علاج هوس ما نتوان کرد چندانکه رود پای به گل سر به هواییم
5 بی ساز دویی جلوهٔ تحقیق نهان بود امروز در آیینه نمودند که ماییم
6 از خویش برون نیست چو گردون سفر ما سرگشتهٔ شوقیم مپرسید کجاییم
7 وسعتکدهٔ عالم حیرت اگر این است از خانهٔ آیینه محال است بر آییم
8 شور دو جهان آینه دار نفس ماست نی فتنه نه توفان نه قیامت، چه بلاییم
9 پرواز سعادت چقدر سر خوش نازست عالم قفس ظلمت و ما بال هماییم
10 دریا نتوان در گره قطره نمودن ای ساده دلان ما هم از این آینههاییم
11 بیدل به نشانی ز یقین راه نبردیم شرمندهتر از کجروی تیر خطاییم