- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگذران دانسته از ما گر ادایی سر زدهست بوده نادانسته گر از ما خطایی سر زدهست
2 آخر ای صاحب متاعِ حسن این دشنام چیست در سرِ دریوزه گر از ما دعایی سر زدهست
3 اللهالله محرمِ رازِ تو سازم حرفِ صوت این زبان و تیغ اگر حرفی ز جایی سر زدهست
4 التفاتِ ابرِ رحمت نیست ورنه بر درت تخمِ مهری کشتم و شاخِ وفایی سر زدهست
5 ابرِ رحمت گر نبارد گو سمومش خود مسوز بعدِ صد خونِ جگر کـاینجا گیایی سر زدهست
6 هست وحشی بلبلِ این باغ و مست از بوی گل از سرِ مستی ست گر از وی نوایی سر زدهست