- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عیاذباله از روزی که عشقم در جنون آرد سر زنجیر گیرد و ز در عقلم درون آرد
2 من و رد و قبول بزم سلطانی که دربانش به سد خواری کند بیرون به سد عزت درون آرد
3 به جرم عشق دربند یکی سلطان بی رحمم که هرکس آید از دیوان او فرمان خون آرد
4 سر خسرو ز گل گردد گران فرهاد را نازم که گلگون را به گردن گیرد و از بیستون آرد
5 کمند جذبهٔ معشوق اگر در جان نیاویزد کسی پروانه را در آتش سوزنده چون آرد
6 برو فارغ نشین وحشی که نخل آرزومندی نیارد بار اگر هم آورد بار زبون آرد