1 شرطست که روی دل خراشم همه عمر خونابه به رخ ز دیده پاشم همه عمر
2 کافر باشم اگر به مرگ مؤمن چون کعبه سیه پوش نباشم همه عمر
1 به پایان محبت یاد می آرم زمانی را که دل عهد وفا نابسته دام دلستانی را
2 فسونی کو که بر حال غریبی دل به درد آرد بداندیشی به اندوه عزیزان شادمانی را
1 از تست اگر ساخته، پرداخته ما کفری نبود مطلب بی ساخته ما
2 پرورده نازیم به رحمتکده عجز بر پای تو باشد سرافراخته ما
1 در گرد ناله وادی دل رزمگاه کیست؟ خونی که می دود به شرایین، سپاه کیست؟
2 حسن تو در حجاب ز شرم گناه کیست؟ جا بر کرشمه تنگ ز جوش نگاه کیست؟