-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همیشه تا تن من برقرار خواهد بود به کوی عشق دلم را گذار خواهد بود
2 سرم به خاک بپوسید و آتش غم دوست در استخوان تن من به کار خواهد بود
3 بتا، بدور غم خویش کشته گیر مرا جنایت تو اگر زین شمار خواهد بود
4 ز بهر کشتن من چرخ تیز میبینم که باستیزهٔ چشم تو یار خواهد بود
5 بلای عشق تو خوش کردهایم با دل خود به بوی آنکه خزان را بهار خواهد بود
6 دلم ز هجر تو اندر حساب داشت غمی گمان که برد که چندین هزار خواهد بود؟
7 بیا، که تا نبود پیشت اوحدی را باز همیشه دیدهٔ او اشکبار خواهد بود