1 رفت آن کهم برِ تو آبی بود یا سلام مرا جوابی بود
2 از سر ناز و از سرِ کَشّی هر نفس با منت عتایی بود
3 در کف من ز دست ساقی وصل هر زمان ساغر شرابی بود
4 وعدههای خوشم همی دادی آن همه وعدهها سرابی بود
5 روزگار وصال جمله گذشت گویی آن روزگار خوابی بود