-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تاراجگرگل بود بدمستی اجزاها کهسار تهی گردید از شوخی میناها
2 مستقبلاین محفل جز قصهٔ ماضی نیست تا صبحدم محشر دی خفته به فرداها
3 دشوار پسندیها بر ماگره دل بست گرخون نخورد فطرت حل است معماها
4 معنی همهمشکوف است، تأویل عبارت چند؟ تمثال نمیخواهد آیینهٔ سیماها
5 نامحرمی عالم تا حشر نگرددکم افتاده به روی هم پنهانی و پیداها
6 وحدت نکند تشویش از بیش وکمکثرت سرچشمه چه نم بازد از خشکی دریاها
7 کس مانع جولان نیست اما چه توانکردن چون آبله معذورند دامن به ته پاها
8 از خاک تو تاگردیست موضوع پرافشانی در خواب عدم باقیست هذیان من و ماها
9 پیش است به هرگامت صد مرحله نومیدی دنیا نفسی دارد آمادهٔ عقباها
10 در چارسوی اوهام تا کی الم تنگی برگوشهٔ دل پیچید یک دامن و صحراها
11 بیدل طرب و ماتم مفت اثر هستیست ما کارگه رنگیم رنگ است تماشاها