- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت شد سبزه فرش در پیچد ابر خرگه به یکدگر پیچد
2 آفتاب از کمین برآرد سر پنجه ابر باد برپیچد
3 مسند سبزه نخل بگذارد ز افسر غنچه شاخ سر پیچد
4 همه ذرات خاک بت گر را تار زنار بر کمر پیچد
5 حسن و رنگی جهان نموده به وهم سیمیا را بساط درپیچد
6 زاغ گرنه به حد کند پرواز بهمش چرخ بال و پر پیچد
7 اصل بهتر که ترک فرع کند پای در دامن اثر پیچد
8 دیده سیل بهار شد که جهان به هم اوراق خشک و تر پیچد
9 تر و خشکی که کوه و صحرا راست خرده لاله در شرر پیچد
10 زحمت خار و رنج خارا را لاله در پاره جگر پیچد
11 ارغوان را که خون کند سیلان ساعد از نوک نیشتر پیچد
12 بس فریب چمن «نظیری » دید از بهشتش عنان نظر پیچد