سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

گر جمله شهر صورت و روی نکو از سیف فرغانی غزل 236

غزل 236 ام از 736 غزلیات

گر جمله شهر صورت و روی نکو بود

1 گر جمله شهر صورت و روی نکو بود کو صورتی که این همه معنی درو بود

2 خرم دل بهشتی و خوش عالمی بهشت گر در بهشت حور باین رنگ و بو بود

3 در سجده گاه بندگی تو چو آسمان پیش تو بر زمین نهد آن را که رو بود

4 آن کو بر آستانه کویت مقیم نیست چون کلب دربدر چو گدا کو بکو بود

5 خو کرده با وصال ترا ای فرشته خو از خود بهجر دور کنی این چه خو بود

6 آن زلف بسته گر بگشایی و هر دمی بر دوش افگنی سرش از پا فرو بود

7 بوی شراب عشق تو آید ز جان من گر جسم خاک باشد و خاکش سبو بود

8 گفتم بسی و میل نکردی بسوی سیف گل را چه میل بلبل بسیار گو بود

9 با عاشقان خویش جفاها کند بسی «ناچار هرکه صاحب روی نکو بود»

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود

شاعر شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود چه کسی است ؟

شاعر شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود سیف فرغانی می باشد.

شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود چیست ؟

قالب شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود غزل است

مضمون اصلی شعر گر جمله شهر صورت و روی نکو بود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر