1 آن ذات که پروردهٔ اسرار بود از مرگ نیندیشد و هشیار بود
2 تیمار همی خوری که در خاک شوم در خاک یکی شود که در نار بود
1 تا گل لعل روی بنمودست بلبل از خرمی نیاسودست
2 دیرگاهست تا چو من بلبل عاشق بوستان و گل بودست
1 دگر گردی روا باشد دلم غمگین چرا باشد جهان پر خوبرویانند آن کن کت روا باشد
2 ترا گر من بوم شاید وگر نه هم روا باشد ترا چون من فراوانند مرا چون تو کجا باشد