- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بود روزی که پا ز این گل برآرم دمار از روزگار دل برآرم
2 فکندم لنگر و کشتی شکستم چه گوهرها کز این ساحل برآرم
3 زیک خواب پریشان می توانم سر از صد عقده مشکل برآرم
4 تر و خشک جهان را می شناسم می از مینا حق از باطل برآرم
5 چو موجم گریه صد جا می داوند ندانم چون سر از منزل برآرم
6 شهید سرگرانی گشته ام آه سر از خواب عدم مشکل برآرم
7 اسیر از سینه صافی می توانم هزار آیینه از یک دل برآرم