-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ترادوشینه بر لب جام و غیر اندر مقابل بود مرا از رشک بر لب جان و می خونابهٔ دل بود
2 ز کنج بیضه تا رفتم پرم در دام افتادم بعمرم گر پرافشاندم همان در وقت بسمل بود
3 بگشتم صفحهٔ روی زمین هر خطه پیمودم بغیر از نقش زیبای تو یکسر نقش باطل بود
4 همانا از تو نوری تافت بر آدم که شد مسجود وگرنه کی چنین تعظیم بهر قبضهٔ گل بود
5 من ارخارم ولی چون تو گلی دارم که گل دارم من ار قلبم ولی اسرار قلب اکسیر کامل بود