امید بود که خواهد جفای از فضولی بغدادی غزل 108

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

امید بود که خواهد جفای یارم کشت

1 امید بود که خواهد جفای یارم کشت نکرد یار جفایی در انتظارم کشت

2 نکرد گر چه بهر وعده که کرد وفا هزار شکر که باری امیدوارم کشت

3 هزار بار مرا زنده کرد لعل لبش اگر چه غمزه شوخش هزار بارم کشت

4 مرا نکشت ز بسیاری جفا اغیار کم التفاتی آن سرو گل عذارم کشت

5 اگر چه داد ز کشتن مرا امان چشمت بلای هجر تو رحمی نکرد و زارم کشت

6 ز درد ساقی این بزم مرده ام که چرا نداد باده جان بخش در خمارم کشت

7 فضولی از خط و از خال برده بودم جان تطاول خم گیسوی مشک بارم کشت

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر