عید شد هر کس مه نو از بابافغانی شیرازی غزل 250

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کرد

1 عید شد هر کس مه نو را مبارکباد کرد هر گرفتاری بطاق ابرویی دل شاد کرد

2 گریه ی مستان ز سوز و ناله ی چنگ صبوح زاهد خلوت نشین را رخنه در اوراد کرد

3 شام عید از جان خود بی او ملالی داشتم آمد آن سرو وز قید هستیم آزاد کرد

4 گرچه کشتن عادت مردم نباشد روز عید جان فدای چشم او کاین شیوه را بنیاد کرد

5 رحمتی بود آنکه آمد بر سرم جلوه کنان این که رفت و همعنان شد با بدان بیداد کرد

6 بنده ی آن سرو آزادم که در گلگشت عید دردمندان را به تشریف عیادت شاد کرد

7 هر سر موی فغانی ناله یی دارد ز شوق گرچه نتواند ز ضعف آن ناتوان فریاد کرد

عکس نوشته
کامنت
comment