شبی دعوتی بود در کوی از سعدی شیرازی بوستان 24

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

شبی دعوتی بود در کوی من

1 شبی دعوتی بود در کوی من ز هر جنس مردم در او انجمن

2 چو آواز مطرب در آمد ز کوی به گردون شد از عاشقان های و هوی

3 پریچهره‌ای بود محبوب من بدو گفتم ای لعبت خوب من

4 چرا با رفیقان نیایی به جمع که روشن کنی بزم ما را چو شمع؟

5 شنیدم سهی قامت سیم‌تن که می‌رفت و می‌گفت با خویشتن

6 محاسن چو مردان ندارم به دست نه مردی بود پیش مردان نشست

7 سیه نامه تر زآن مخنث مخواه که پیش از خطش روی گردد سیاه

8 از آن بی حمیت بباید گریخت که نامردیش آب مردان بریخت

9 پسر کاو میان قلندر نشست پدر گو ز خیرش فرو شوی دست

10 دریغش مخور بر هلاک و تلف که پیش از پدر مرده به ناخلف

عکس نوشته
کامنت
comment