بود از ادیب الممالک فراهانی دیوان اشعار 11

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

بود پیری کرخ به کشور روم

1 بود پیری کرخ به کشور روم از سعادات دنیوی محروم

2 کوش گردیده کند و پشت نگون دست و پا چنکوک و بخت زبون

3 لمتر و زشت و ناتراشیده دل خروشیده تن خراشیده

4 گشته ز آب دماغ و آب دهن دائما خشک مغز و تر دامن

5 سوخته خانه ریخته دندان خانه او را قفس چمن زندان

6 بود بوزینه ای پرستارش پاسبان کلاه و دستارش

7 بهتر از بندگان خواجه پرست دستگیر و عصاکش و همدست

8 در سر کدخدا و کدبانو تکیه پشت و قوت زانو

9 در برون دستیار و صاحب یار از درون هم مساعد و غمخوار

10 جز سخن کانهم ازاشارتها فاش کردی همه عبارتها

11 درهمه چیز از او نیابت کرد دعوتش را بجان اجابت کرد

عکس نوشته
کامنت
comment