- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوش بود که تیرش به دل ما گذری داشت وان چشم هم از غمزه به سویش نظری داشت
2 آورد صبا وقت سحر مژده دیدار گویا که دعای سحر ما اثری داشت
3 بگریست بر احوال درونم همه شب شمع او هم مگر از سوز دل من خبری داشت
4 سر در قدم پیر خرابات نهادیم زان رو که ره خلو تیان درد سری داشت
5 شد شاهدی اندر ره معشوق روانه کاین راه بهر مرحله خوف و خطری داشت