- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بود مردی چست خوش خوش نام او حق تعالی کرده نامش دام او
2 گر کسی در جانش آتش میزدی او نرنجیدی و خوش خوش میزدی
3 خانهٔ بودش فرو افتاد پاک ماند فرزند و زنش در زیر خاک
4 ایستاده بود خوش خوش برکنار وانگهی میگفت خوش خوش اینت کار
5 چون همه چیزی ز پیشان دید او قول خوش خوش گفتن آسان دید او
6 گر چو خوش خوش خوش نبینی هر چه هست خوش خوشی در ناخوشی افتی بشست
7 گر شود همچون زمین پست آسمان تو خوشی خود طلب کن از میان