- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این بوی روح پرور از آن خوی دلبر است وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است
2 ای باد بوستان مگرت نافه در میان وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است
3 بوی بهشت میگذرد یا نسیم دوست یا کاروان صبح که گیتی منور است
4 این قاصد از کدام زمین است مشک بوی وین نامه در چه داشت که عنوان معطرست
5 بر راه باد عود در آتش نهادهاند یا خود در آن زمین که تویی خاک عنبر است
6 بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر در است
7 بازآ که در فراق تو چشم امیدوار چون گوش روزه دار بر الله اکبر است
8 دانی که چون همیگذرانیم روزگار روزی که بی تو میگذرد روز محشر است
9 گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است
10 صورت ز چشم غایب و اخلاق در نظر دیدار در حجاب و معانی برابر است
11 در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق کوته کنم که قصهٔ ما کار دفتر است
12 همچون درخت بادیه سعدی به برق شوق سوزان و میوهٔ سخنش همچنان تر است
13 آری خوش است وقت حریفان به بوی عود وز سوز غافلند که در جان مجمر است