این بوی روح پرور از آن خوی از سعدی شیرازی غزل 64

سعدی شیرازی

آثار سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

این بوی روح پرور از آن خوی دلبر است

1 این بوی روح پرور از آن خوی دلبر است وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است

2 ای باد بوستان مگرت نافه در میان وی مرغ آشنا مگرت نامه در پر است

3 بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست یا کاروان صبح که گیتی منور است

4 این قاصد از کدام زمین است مشک بوی وین نامه در چه داشت که عنوان معطرست

5 بر راه باد عود در آتش نهاده‌اند یا خود در آن زمین که تویی خاک عنبر است

6 بازآ و حلقه بر در رندان شوق زن کاصحاب را دو دیده چو مسمار بر در است

7 بازآ که در فراق تو چشم امیدوار چون گوش روزه دار بر الله اکبر است

8 دانی که چون همی‌گذرانیم روزگار روزی که بی تو می‌گذرد روز محشر است

9 گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمتر است

10 صورت ز چشم غایب و اخلاق در نظر دیدار در حجاب و معانی برابر است

11 در نامه نیز چند بگنجد حدیث عشق کوته کنم که قصهٔ ما کار دفتر است

12 همچون درخت بادیه سعدی به برق شوق سوزان و میوهٔ سخنش همچنان تر است

13 آری خوش است وقت حریفان به بوی عود وز سوز غافلند که در جان مجمر است

عکس نوشته
کامنت
comment