سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

هرگز آن دل بنمیرد که تو از سعدی شیرازی غزل 584

غزل 584 ام از 1930 غزلیات

هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی

1 هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی نیکبخت آن که تو در هر دو جهانش باشی

2 غم و اندیشه در آن دایره هرگز نرود به حقیقت که تو چون نقطه میانش باشی

3 هرگزش باد صبا برگ پریشان نکند بوستانی که چو تو سرو روانش باشی

4 همه عالم نگران تا نظر بخت بلند بر که افتد که تو یک دم نگرانش باشی

5 تشنگانت به لب ای چشمه حیوان مردند تشنه‌تر آن که تو نزدیک دهانش باشی

6 گر توان بود که دور فلک از سر گیرند تو دگر نادره دور زمانش باشی

7 وصفت آن نیست که در وهم سخندان گنجد ور کسی گفت مگر هم تو زبانش باشی

8 چون تحمل نکند بار فراق تو کسی با همه درد دل آسایش جانش باشی

9 ای که بی دوست به سر می‌نتوانی که بری شاید ار محتمل بار گرانش باشی

10 سعدی آن روز که غوغای قیامت باشد چشم دارد که تو منظور نهانش باشی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی

شاعر شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی چه کسی است ؟

شاعر شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی سعدی شیرازی می باشد.

شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی چیست ؟

قالب شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی غزل است

مضمون اصلی شعر هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر