طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری
طغرل احراری

مرا شوریست بر سر از غم دل از طغرل احراری غزل 218

غزل 218 ام از 326 غزلیات

مرا شوریست بر سر از غم دل

1 مرا شوریست بر سر از غم دل نمی‌دانم کنون بیش و کم دل

2 ترشح می‌کند از دیده من دمادم اشک خونین از یم دل

3 یکی امروز با ما سیر دل کن که دارد عالمی این عالم دل!

4 برافشان دانه کشت مرادت شود سرسبز و خرم از نم دل

5 نشین در پرده مضراب سازش بسی دارد نوا زیر و بم دل

6 نمی‌گردد دگر صید کمانت غزال وحشی ما از رم دل!

7 طواف کعبه دل کن که نوشی ز چاه مدعایت زمزم دل

8 قبول کس نگردد این حکایت اگر گویی که باشد محرم دل

9 دل خود را به مهر دل قوی کن که باشد عقد پروین شبنم دل

10 خرد بر چرخ می‌ساید علم را لوایش گر بود از پرچم دل!

11 درین محنت‌سرا امروز طغرل نمی‌یابم کسی را همدم دل!

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا شوریست بر سر از غم دل

شاعر شعر مرا شوریست بر سر از غم دل چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا شوریست بر سر از غم دل طغرل احراری می باشد.

شعر مرا شوریست بر سر از غم دل در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 14 سروده شده است.

قالب شعر مرا شوریست بر سر از غم دل چیست ؟

قالب شعر مرا شوریست بر سر از غم دل غزل است

مضمون اصلی شعر مرا شوریست بر سر از غم دل چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر