- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 با تو است آن یار دائم ور تو یکدم دور نیست گرچه تو مهجوری ازو، وی از تو مهجور نیست
2 دیده بگشا تا ببینی آفتاب روی او کافتاب روی او از دیده ها مستور نیست
3 لیک رویش را بنور روی او دیدن توان گرچه مانع دیده را از دیدنش جز نور نیست
4 جنّت ارباب دل رخسار جانان دیدن است در چنین جنّت که گفتیم زنجبیل و حور نیست
5 گر ترا دیدار او باید برآ بر طور دل حاجت رفتن چو موسی سوی کوه طور نیست
6 تو کتابی در تو مسطور است علم و هر چه هست چیست آن کاو در کتاب و لوح تو مسطور نیست
7 کور آن باشد که او بینا بنفس خود نشد کان که او بینا بنفس خویشتن شد، کور نیست
8 ناصر منصور گوید انا الحق المبین بشنو از ناصر که آن گفتار از منصور نیست
9 مغربی را یار شمس مغربی خواند بنام گرچه شمس مغربی اندر جهان مستور نیست