- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 لرزه دارد خطر از هیبت ویرانه ما سیل را پای به سنگ آمده در خانه ما
2 تفی از برق بلا تعبیه دارد در خویش دهن خاک کند آبله از دانه ما
3 چشم بر تازگی شور جنون دوخته است در خزان بیش بود مستی دیوانه ما
4 می به اندازه حرام آمده ساقی برخیز شیشه خود بشکن بر سر پیمانه ما
5 تنگیش نام برآورده تماشا دارد در پی مور فرو رفتن کاشانه ما
6 به چراغی نرسیدیم درین تیره سرا شمع خاموش بود طالع پروانه ما
7 دم تیغت تنک و گردن ما باریک است آفرین بر تو و بر همت مردانه ما
8 دود آه از جگر چاک دمیدن دارد زلف خیزست زهی دستگه شانه ما
9 خوش فرو می رود افسون رقیبت در دل پنبه گوش تو گردد مگر افسانه ما
10 مو برآید ز کف دست اگر دهقان را نیست ممکن که کشد ریشه سر از دانه ما
11 داده بر تشنگی خویش گواهی غالب دهن ما به زبان خط پیمانه ما