آن چشم که از جلال الدین محمد مولوی رباعی 125

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

آن چشم که خون گشت غم او را جفت است

1 آن چشم که خون گشت غم او را جفت است زو خواب طمع مدار کوکی خفته است

2 پندارد کاین نیز نهایت دارد ای بیخبر از عشق که این را گفته است

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر