- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن نه مست است که می خورد و ببازار افتاد مست آن بود که در خانه خمار افتاد
2 دل چون فانوس خیال از اثر شعله شمع بسکه بر دور تو گردید زرفتار افتاد
3 شاهد حسن تو در پرده نهان بود هنوز که حریفان ترا پرده زاسرار افتاد
4 گر نه آئینه هوای تو پری در سر داشت همچو دیوانه چرا عور ببازار افتاد
5 دل سودا زده تا سلسله زلف تو دید نعره بر زد و دیوار بیکبار افتاد
6 موشکافی زمیان تو بتحقیق نرفت در میان بحت در اینمسئله بسیار افتاد
7 پرده پوشی چکنم خود زپریشانی کار همه دانند که با زلف توام کار افتاد
8 بت ستائید زه عویّ انا الحق نیّر آنسیه دل که گذارش بسردار افتاد
9 خنفس ار دید که بر خیل شهان نعل زنند بغلط پای برآورد نگونسار افتاد
10 طبع نیر هوس نکته سرائیها داشت دید گوش شنوا نیست ز گفتار افتاد