مرا که هست ز هر باب کردگار از قصاب کاشانی غزل 201

قصاب کاشانی

آثار قصاب کاشانی

قصاب کاشانی

مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ

1 مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ به هر دری که نهم روی هست یار حفیظ

2 شدیم تفرقه از باد غم در این وادی مگر تو ام شوی ای آتشین عذار حفیظ

3 به هم رسان گل داغی وز آتش ایمن باش چرا که نخل چمن را است برگ و بار حفیظ

4 به دوست دشمنی دهر، اعتبار مکن نگشته است به کس دهر کج‌مدار حفیظ

5 به پاس جلوه معشوق عشوه در کار است کسی به گل نتواند شدن چون خار حفیظ

6 به زیر سایه کم‌فرصتان پناه مبر نگرددت دم شمشیر آبدار حفیظ

7 به گریه کوش که آتش نسوزدت قصاب مگر همان شودت چشم اشگبار حفیظ

عکس نوشته
کامنت
comment