- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیوسته است از مژه بر دیدهها نقاب لازم بود به مرد صاحبحیا نقاب
2 حیرت غبارخویش ز چشمم نهفته است بر رنگ بستهام ز هجوم صفا نقاب
3 بویگل است و برگگل اسرار حسن و عشق بیپردگی ز روی تو جوشد ز ما نقاب
4 تا دیدهام سواد خطت رفتهام ز هوش آگه نیام غبار نگاهت یا نقاب
5 اظهار زندگی عرق خجلت است و بس شبنمصفت خوش آنکهکنم از هوا نقاب
6 از شرم روسیاهی اعمال زشت خو بر رخکشیدهایم ز دست دعا نقاب
7 بینش توییکسی چهکند فهم جلوهات ای کرده از حقیقت ادراک ما نقاب
8 از دورباشی ادب محرمی مپرس با غیرجلوه سازد وبا آشنا نقاب
9 معنی به غیرلفظ مصورنمیشود افتاده استکار دل و دیده با نقاب
10 گر بویگل ز برگگل افسردگیکشد جولان شوق میکشد از خواب پا نقاب
11 بیدل زشوخچشمی خود در محیط وصل داریم چون حباب ز سر تا به پا نقاب