فیض کاشانی

فیض کاشانی

فیض کاشانی
فیض کاشانی

مرا دردیست در دل نه چو هر از فیض کاشانی غزل 231

غزل 231 ام از 1187 غزلیات

مرا دردیست در دل نه چو هر درد

1 مرا دردیست در دل نه چو هر درد دوای آن نه در گرمست و نه سرد

2 دوای درد من دردیست سوزان که آتش در زند در گرم و در سرد

3 دوای درد من درد رسائیست که از هر درد بیرون آورد گرد

4 دوای درد من دردیست شافی که روبد از دل و جان گرد هر درد

5 طبیبی مشفقی ربانیی کو که دردم را تواند چارهٔ کرد

6 دوایی خواهم از دست طبیبی که تا گردم سراپا جملگی درد

7 نمی‌بینم بعالم سرخ روئی نهم تا بر در او چهرهٔ زرد

8 بسوی اولیای حق نشانی بنزد کیست یا رب از زن و مرد

9 بسی گشتم بسی جستم ندیدم کسی کو باشدش یکذره زین درد

10 همه عمرم درین سودا بسر شد نه مقصودم بدست آمد نه هم درد

11 بنه دل فیض بر دردی که داری خوشا حال کسی کو دارد این درد

12 طبیب حق دوا جز درد حق نیست بدرد او شفا یابی ز هر درد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد

شاعر شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد فیض کاشانی می باشد.

شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد چیست ؟

قالب شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد غزل است

مضمون اصلی شعر مرا دردیست در دل نه چو هر درد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی