- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نسخه دارد لعلش از چشم حیاپرداز خویش بسکه حرف آهسته گوید نشنود آواز خویش
2 دام هستی گر نه سرمش گرفتاری شود نامه ای را می توان کردن پر پرواز خویش
3 شمع بالین را غبارم دامن غیرت زند بعد مردن هم نخواهد عشق روشن راز خویش
4 شمع و گل ارزانی پروانه و بلبل اسیر ما و استغنای صیاد شکار انداز خویش