- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر گلت از عرق گلاب افتاد چون خیال قدت در آب افتاد
2 شد پریشان چو زلف مشکینت ابر بر روی آفتاب افتاد
3 بر خیالت چو خیمه زد دل من رشته جان بر او طناب افتاد
4 سرو شد سرنگون به پابوست چون خیال قدت در آب افتاد
5 دل به جوش آمد از حرارت می رفت و در خیمه حباب افتاد
6 اشک گلگون من ز گرم روی به سر از غایت شتاب افتاد
7 شاهدی را مدام در تو بود چون لبت دید در شراب افتاد