- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بد نمیآید هلاک دوستان خوب مرا ذره یی میل محابا نیست محبوب مرا
2 شرم رویش خلق را منع از تماشا میکند کس ندیدست و نبیند ماه محجوب مرا
3 ذره وارم دل ربود از دست مهر آفتاب عاقبت جایی کشد سررشته مجذوب مرا
4 دست بر تیغش زدم از من بجان رنجید و رفت با وجود آنکه میدانست مطلوب مرا
5 استخوانم طعمه ی زاغ و روغن شد در فراق آن مسیحا گو نظر کن صبر ایوب مرا
6 بیشتر شد از نسیم وصل آشوب دلم بوی پیراهن بلا گردید یعقوب مرا
7 چون فغانی چند حرفی درد دل خواهم نوشت گرچه او پروا نخواهد کرد مکتوب مرا