- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نمی گنجد به محشر فوج عصیانی که من دارم اجل شرمندگیها دارد از جانی که من دارم
2 نگهدارد خدا از چشم بد از چشم خوبش هم کماندار آفتی برگشته مژگانی که من دارم
3 مرا درد تو می سازد به آیینی که می باید بسوزد روزگار از درد پنهانی که من دارم
4 نمی پرسی، نمی خواهی، نمی جویی، نمی آیی کجا دانسته ای حال پریشانی که من دارم
5 نمی دانم چه خواهد داد در محشر جواب من ستمگر اول و آخر پشیمانی که من دارم