به اوج دلبری روی تو تا ماه از طغرل احراری غزل 128

طغرل احراری

طغرل احراری

طغرل احراری

به اوج دلبری روی تو تا ماه تمام آمد

1 به اوج دلبری روی تو تا ماه تمام آمد هلال ابرویت در چشم من عید صیام آمد

2 قیام قامتت بر ما نمود آشوب دوران را به باغ حسن تا سرو بلندت در خرام آمد

3 ازآن روزی که حسنت از تجلی پرتوافکن شد به تور قرب موسی زان سبب از نی کلام آمد

4 جمال عالم‌آرای تو زد یک جلوه در عالم پی تعظیم حسنت یوسف مصری غلام آمد

5 الم در سینه بی‌حد دارم احوالم نمی‌پرسی مرا جای شکر صد حنظل فرقت به کام آمد

6 ندارم صبر و طاقت لیک آرامم شود حاصل اگر هندوی خال او مرا با رام رام آمد

عکس نوشته
کامنت
comment