آمد آن حور و دست از مسعود سعد سلمان توصیفات 7

مسعود سعد سلمان

آثار مسعود سعد سلمان

مسعود سعد سلمان

آمد آن حور و دست من بربست

1 آمد آن حور و دست من بربست زدم استادوار دست به شست

2 ز نخ او به دست بگرفتم چون رگ دست من به شست بخست

3 گفت هشیار باش و آهسته دست هر جا مزن چو مردم مست

4 گفتم ار من به دست بگرفتم ز نخ ساده تو عذرم هست

5 زآنکه هنگام رگ زدن رسم است سیب سیمین گرفتن اندر دست

عکس نوشته
کامنت
comment