- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرا لبهای آتشناک آن جانانه میسوزد که گر بر لب نهد ساغر لب پیمانه میسوزد
2 دلا این گریه بیحاصل بود چندین چه میریزی ز بیرون آب کاتش در درون خانه میسوزد
3 ز غیرت گر برم سر شمع را هر لحظه معذورم تو در بزمی و امشب شمع چون پروانه میسوزد
4 مبین نقص زن هند و کمال عشق را بنگر که با نقص زنی خود را چه سان مردانه میسوزد
5 من از بیگانگیهای تب خویش از همین داغم که آن شوخ آشنا را پیش از بیگانه میسوزد