خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

مرا غم تو به خمار خانه از خاقانی شروانی غزل 146

غزل 146 ام از 1365 غزلیات

مرا غم تو به خمار خانه باز آورد

1 مرا غم تو به خمار خانه باز آورد ز راه کعبه به کوی مغانه باز آورد

2 دل مرا که دواسبه ز غم گریخته بود هوای تو به سر تازیانه باز آورد

3 کرانه داشتم از بحر فتنه چون کف آب نهنگ عشق توام در میانه باز آورد

4 میانهٔ صف مردان بدم چو گوهر تیغ چو نقطهٔ زرهم بر کرانه باز آورد

5 خدنگ غمزه زدی بر نشانهٔ دل من خدنگ خون به نشان از نشانه باز آورد

6 دلم که خدمت زلف تو کرد چون گل سر نکرده پای گل‌آلود شانه باز آورد

7 شد آب و خاکم بر باد هجر، بادهٔ وصل بیار، کاتش عشقت زبانه باز آورد

8 عنان عمر شد از کف رکاب می به کف آر که دل به توبه شکستن بهانه باز آورد

9 تو عمر گمشدهٔ من به بوسه باز آور که بخت گمشدهٔ من زمانه باز آورد

10 هزار کوه و بیابان برید خاقانی سلامتش به سلامت به خانه باز آورد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد

شاعر شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد چه کسی است ؟

شاعر شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد خاقانی شروانی می باشد.

شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد چیست ؟

قالب شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد غزل است

مضمون اصلی شعر مرا غم تو به خمار خانه باز آورد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی