🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

بر لب دریا همی شد از عطار نیشابوری اشترنامه 16

اشترنامه 16 ام از 5015 اشترنامه

بر لب دریا همی شد عارفی

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42
  • 43

1 بر لب دریا همی شد عارفی صاحب در گشته بر سر واقفی

2 دید مردی را مگر در پیش بحر استاده بود با جانی بزهر

3 این سخن میگفت او با خویشتن ای دریغا ای دریغا ما و من

4 ار دیغا باز ماندم این زمان بر لب دریا شده خشکم زبان

5 ای دریغا از کجا اینجا بدید آمدم پیدا درین گفت و شنید

6 ای دریغا درّ من اینجایگاه اوفتاده سرنگون در قعر چاه

7 ای دریغا درّمن گم شد ز من من کجا دریابم آن خویشتن

8 همچنان دری که از من فوت شد ای دریغا آرزویم موت شد

9 گفت آن صاحب دل او را از یقین در کجا گم کردهٔ درّی چنین

10 گفت اینجا در من گم شد ز من در میان بحر شد آن درّ من

11 ناگهان از دست من افتاده شد گوییا دردست من هرگز نبد

12 سالها آن در بچنگ آوردهام بر بساط او خوشیها کردهام

13 بر لب بحرم دگر جویای آن تا مگر در باز یابم این زمان

14 گر به بینم در رفته ازکفم رتبتی آید دگر در رفرفم

15 رفرف دولت دگر پیدا شود ورنه جانم اندرین شیدا شود

16 مرد گفتش بر لب دریا کنون گر بیابی در تو هستی در جنون

17 بر لب دریا کسی در یافتست بر لب دریا کجا در یافتست

18 در درون بحر جان غوطه زند راه دریا بی هراسی بسپرد

19 چون درون بحرگردد راه جوی این نداند جز که مرد راه جوی

20 چون درون بحر آید مردوار درّ معنی از صدف گردد نثار

21 چون درون بحر دل بشتابد او هم صدف بادرها دریابد او

22 رنج باید برد تا درآورد بلکه نه اندک که او پرآورد

23 رنج برو بحر درش بر سرست بعد از آن درجستن آن گوهرست

24 وصف در اول بکن دریاب آن سوی بحر لامکان بشتاب هان

25 سوی دریا شو تو درّ خود طلب چون بیابی در معنی بی تعب

26 از طلب آن در ترا حاصل شود ورنه این گفتار از تو نشنود

27 گر تو جویای دری در بحر شو غوطه خور اندر درون بحر رو

28 تا بیابی تو در از بحر معان گر تو جویای دری اندر عیان

29 هست درّی اندرین بحر نفیس کی تواند یافت آن نفس خسیس

30 هست درّی و طلبکارش شدند جملگی خلق جویایش شدند

31 جمله میجویند در را در کنار کی تواند گشت آن در آشکار

32 بر کنار بحر درناید پدید در میان بحردرآید بدید

33 در معنی حقیقی لاجرم آن بیابد اندرین دریای غم

34 آن بیابد او که از خود بگذرد چون بیابد سوی درهم ننگرد

35 تامرادخویشتن حاصل کنی در طلب باید که دل واصل کنی

36 هرکه میبینی تو جویای درست مشتری در درین معنی پرست

37 هست درّی نه سرش پیدا نه پای در میان بحر استغناش جای

38 درمیان بحر هست از نور او کس نداند هیچ ره بردن بدو

39 این چه دریائیست قعرش ناپدید آن دری دارد ابی قفل و کلید

40 قومی اندر گفتگوی آن درند لاجرم خر مهره در عالم برند

41 چون تو خر مهره ز در نشناختی خویشتن در چاه غم انداختی

42 قیمت خرمهره کی چون دربود چون همه بازار از وی پر بود

43 در ز بحر آید نه از سرچشمه سار در نباشد جز که در قعر بحار

عطار نیشابوری از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر بر لب دریا همی شد عارفی اشترنامه 16 ام از 5015 اشترنامه عطار نیشابوری می باشد
شعر قالب : اشترنامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر لب دریا همی شد عارفی

شاعر شعر بر لب دریا همی شد عارفی چه کسی است ؟

شاعر شعر بر لب دریا همی شد عارفی عطار نیشابوری می باشد.

شعر بر لب دریا همی شد عارفی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر بر لب دریا همی شد عارفی چیست ؟

قالب شعر بر لب دریا همی شد عارفی اشترنامه است

سبک شعر بر لب دریا همی شد عارفی چیست ؟

سبک شعر بر لب دریا همی شد عارفی سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر بر لب دریا همی شد عارفی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

بر لب دریا همی شد از عطار نیشابوری اشترنامه 16

اشترنامه 16 ام از 5015 اشترنامه
بنر