🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
سیف فرغانی

سیف فرغانی

سیف فرغانی
سیف فرغانی

ایا نموده ز یاقوت از سیف فرغانی قصیده-قطعه 61

قصیده-قطعه 61 ام از 736 قصاید و قطعات

ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37
  • 38
  • 39
  • 40
  • 41
  • 42

1 ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر بنکته لعل تو می بارد از زبان گوهر

2 ترش نشینی گیرد همه جهان تلخی سخن بگویی گردد شکرفشان گوهر

3 دل مرا که بباران فیض تو زنده است ز مهر تست صدف وار در میان گوهر

4 بهای گوهر وصلت مرا میسر نیست وگرنه قیمت خود می کند بیان گوهر

5 دو کون در ره عشق تو ترک باید کرد که جمع می نشود خاک با چنان گوهر

6 نمود عشق تو از آستین غیرت دست فشاند لعل تو در دامن جهان گوهر

7 درم ز دیده چکد چون شود بگاه سخن زناردان شکر پاش تو روان گوهر

8 تراست زآن لب نوشین همه سخن شیرین تراست زآن در دندان همه دهان گوهر

9 ترش چو غوره نشیند شکر ز تنگ دلی دهانت ار بنماید ز ناردان گوهر

10 چو در برشته تعلق گرفت عشق بمن اگرچه زیب نگیرد ز ریسمان گوهر

11 همای عشق تو گر سایه افگند بر جغد بجای بیضه نهد اندر آشیان گوهر

12 نبود تا تو تویی حسن لطف از تو جدا که دید هرگز با بحر توأمان گوهر

13 صدف مثال میان پر کند جهان از در چو بحر لطف تو انداخت بر کران گوهر

14 دهان تو که چو سوراخ در شد از تنگی همی کند لب لعلت درو نهان گوهر

15 بجان فروشی از آن لب تو بوس و این عجبست که در میانه معدن بود گران گوهر

16 ز شرم آن در دندان سزد که حل گردد چو مغز در صدف همچو استخوان گوهر

17 ز سوز سینه و اشک منت زیانی نیست بلی از آتش و آبست بی زیان گوهر

18 عروس حسن تو در جلوه آمد و عجبست که بر زمین نفشاندند از آسمان گوهر

19 چو چنگ وقت سماع از میان زیورها چو تو برقص درآیی کند فغان گوهر

20 زبدو کان که عالم نبود ظاهر شد بامر ایزدی از کان کن فکان گوهر

21 چو دانه در صدف در ضمیر استعداد هوای عشق تو می داشتم در آن گوهر

22 مرا وصال تو آسان بدست می ناید گرفت بی خطر از بحر چون توان گوهر

23 بچشم مردم خاک در تو بر سر من چنان نموده که بر تاج خسروان گوهر

24 جمال تو نرسانید بوی عشق بعقل که جوهری ننماید بترکمان گوهر

25 اگر بمدحت این مردم نه مرد و نه زن ز کان طبع فشاندند شاعران گوهر

26 ز تنگ دستی یا از فراخ گامی بود که ریختند در اقدام ناکسان گوهر

27 بهر سیاه دلی چون تنور آتش خوار بنرخ آب بدادند بهرنشان گوهر

28 بسنگ دل چه گهرها شکسته اند ایشان نگاه داشته ام من ز سنگشان گوهر

29 مرا که روی بمردان راه تست سزد اگر بسازم پیرایه زنان گوهر

30 مرا که چون تو خریدار هست نفروشم بنرخ مهره ببازار دیگران گوهر

31 سخن بنزد تو آرم اگر چه می دانم که کس نبرد بدریا در و بکان گوهر

32 دل چو کوره من خاک معدن است کزو چو آب از آتش عشق تو شد روان گوهر

33 بسان اشک زلیخا فشاندم از سر سوز ز دیده بر درت ای یوسف زمان گوهر

34 در سخن چه برم بر در تو چون داری از آب دیده عاشق بر آستان گوهر

35 بدین صفت که تویی ای نگار شهر آشوب تو بحر حسنی وزآن بحر نیکوان گوهر

36 سزد که در قدمت جمله جان نثار کنند بر آفتاب فشانند اختران گوهر

37 حدیث حسن تو از من بماند در عالم شدم بخاک و سپردم بخاکدان گوهر

38 چو تاج وصف تو می ساخت زرگر طبعم درو نشاند زبانم یکان یکان گوهر

39 اگرچه کس بطمع مدح تو نگوید لیک بچون تویی ندهم من برایگان گوهر

40 سزد اگر بسخن خاطرم نگه داری کنی بلطف صدف را نگاهبان گوهر

41 اگرچه با تو مرا این مجال نیست که من بوصف حال فشانم ز درج جان گوهر

42 هم این قصیده بگوید حدیث من با تو میان بحر و صدف هست ترجمان گوهر

شعر قالب : قصیده-قطعه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر

شاعر شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر چه کسی است ؟

شاعر شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر سیف فرغانی می باشد.

شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر چیست ؟

قالب شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر قصیده-قطعه است

سبک شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر چیست ؟

سبک شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر ایا نموده ز یاقوت درفشان گوهر چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
سیف فرغانی

ایا نموده ز یاقوت از سیف فرغانی قصیده-قطعه 61

قصیده-قطعه 61 ام از 736 قصاید و قطعات
بنر