- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایا شهی که گشاده ست چرخ پیروزه در آستان تو درهای فتح و پیروزی
2 دلی که آتش قهرت بسوخت تا به ابد نیایدش پس از آن از زمانه دلسوزی
3 به موضعی که طریق صواب گم گردد اشارت تو کند عقل را قلاووزی
4 دهد معلم رایت چو کودکان هر روز به دست چرخ کهن تخته نوآموزی
5 برای نسخه تعدیل روز و شب خورشید کند ملازمت عدل تو شبانروزی
6 کنون نه از پی آن شد سوی حمل که زند به پیش طلعت تو لاف عالم افروزی
7 چو آفتاب غلامی زیان ندارد اگر به خدمتت بره ای آورد به نوروزی
8 وجوه روزی خلق از عطا و بخشش توست کنون به عدل نگه دار قسمت روزی
9 گدایی است درین پرده من بگفتم و رفت تو دانی ار دری این پرده را وگر دوزی
10 به نام نیک بمان تا به حشر و شاد بزی که به زنام نکو در جهان نیندوزی