ایا شهی که گشاده ست چرخ از ظهیر فاریابی قطعه 102

ظهیر فاریابی

آثار ظهیر فاریابی

ظهیر فاریابی

ایا شهی که گشاده ست چرخ پیروزه

1 ایا شهی که گشاده ست چرخ پیروزه در آستان تو درهای فتح و پیروزی

2 دلی که آتش قهرت بسوخت تا به ابد نیایدش پس از آن از زمانه دلسوزی

3 به موضعی که طریق صواب گم گردد اشارت تو کند عقل را قلاووزی

4 دهد معلم رایت چو کودکان هر روز به دست چرخ کهن تخته نوآموزی

5 برای نسخه تعدیل روز و شب خورشید کند ملازمت عدل تو شبانروزی

6 کنون نه از پی آن شد سوی حمل که زند به پیش طلعت تو لاف عالم افروزی

7 چو آفتاب غلامی زیان ندارد اگر به خدمتت بره ای آورد به نوروزی

8 وجوه روزی خلق از عطا و بخشش توست کنون به عدل نگه دار قسمت روزی

9 گدایی است درین پرده من بگفتم و رفت تو دانی ار دری این پرده را وگر دوزی

10 به نام نیک بمان تا به حشر و شاد بزی که به زنام نکو در جهان نیندوزی

عکس نوشته
کامنت
comment